به هم خونه ام میگم تخم مرغ میخوری ؟ میگه میخوای نیمرو کنی میگم پ ن پ میخوام بشینم روش جوجه بشه کباب کنیم بخوریم
جلو در اورژانس بیمارستان اعصاب خورد دارم قدم میزنم ...
یارو میگه آقا چرا انقدر پریشونی مریض بد حال داری؟؟
پَ نه پَ تو امریکن آیدل اجرا دارم تو فکرم چجوری بخونم که سایمون ایراد نگیره!
دم کوه زنگ زدم به دوست دانشگام میگم بجنب بچه ها همه جمع شدند منتظر توایم!
میگه بچه های خودمون؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بچه های شیرخوارگاه آمنه رو میگم که منتظرند بیای ژانگولر بازی از خودت درآری بخندند
سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون گفتم مرسی آقا ... می گه پیاده می شین؟ پَ نه پَ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد
رفیقم میگه اگه با گوشی برم تو اینترنت از شارژم کم میشه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ از ذخیره ارزی کشورهای عضو اپک کم میشه
مگس کش دستمه. مامانم میگه میخوای مگسا رو بکشی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام رهبری ارکسترشون رو بکنم سمفونی بتهوون بزنن
رفتم صندلي بخرم واسه کامپيوتر. يارو گفت : راحت باشه؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ خار داشته باشه.
دوستم زنگ زد خونه میگه: اِوا تو خونه ای؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ لطفا پس از شنیدن صدای بوق پیغام خود را بگذارید
میگم بابا... تصمیمم رو گرفتم... می خوام زن بگیرم...
میگه میشناسیش؟ میگم آره.
میگه مجرده؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ منتظرم شوهرش رضایت نامشو امضا کنه بریم خواستگاری
منو داداشم دوقلوییم.در حال قدم زدن بودیم داداشم چند متر جلو تراز من راه میرفت یارو اول داداشم دید.اومد جلوتر منو دید،رنگش پرید برگشت گفت:دقلویید؟گفتم:پس نه پس!اجسام از آنچه شما در آینه می بینید نزدیکترند
رایانه همراهم روی پام دارم باهاش کار می کنم .بابام اومده تو اتاقم می گه:رایانه همرات روشنه؟
میگم:پس نه پس!روی زمین داشت گریه میکرد گذاشتم روی پام آروم بگیره
بعد به پدرم میگم باهاش کارداری؟میگه پس نه پس!صدای گریش می اومد،اومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن